بعضی چيزها هست که بدجوری بعد از فارغ التحصيلی برای دانش آموزان و دانشجويان ايرانی لازم است و بدجوری آموزش و پرورش و دانشگاههای ما از آن غافل هستند. از جمله اين چيزها کار کردن با نرم افزارهای واژه پرداز مثل Word است. بابا جان! شايد پس فردای روزگار لازم شد يک نامه کوچولو تايپ کنيد! حتما بايد يکی ديگر جور شما را بکشد؟
و از اين بدتر اين است که در انشاء متن نامه هم در می مانيم و در می مانند. و در زنگهای انشاء هم در مورد همه چيز موضوع می دهند الا آن چيزهايی که واقعا لازم است. نمی دانم کی اين آموزش و پرورش ما می خواهد کاربردی شود!
شنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۱
اون شب که کار ظاهر وبلاگ تمام شده بود و اولين متنم را با تشکر از حسين درخشان و خاتون و ازرق نوشتم، خانم آلبالو آنلاين بودند و کلی در تنظيم جزئيات من را کمک کردند. اين را گفتم که بعدا دوست ما نگويد که به فکرش نبوده ايم.
جمعه، تیر ۲۸، ۱۳۸۱
خوب، به نام خدا.
بالاخره اين کار تنظيم تمپليت وبلاگ ما هم تموم شد. حالا می شه گفت که زائر متولد شد. از حسين درخشان متشکرم برای اون راهنمای خوبش، و از ازرق برای چند نکته تکميلی که بهم ياد داد. و از خاتون که با نوشته های خوبش، شوق نوشتن رو در من برانگيخت. البته من اينا رو بی طمع اينجا تحويل نگرفتم. اميدوارم اونا هم من رو تحويل بگيرن.
بالاخره اين کار تنظيم تمپليت وبلاگ ما هم تموم شد. حالا می شه گفت که زائر متولد شد. از حسين درخشان متشکرم برای اون راهنمای خوبش، و از ازرق برای چند نکته تکميلی که بهم ياد داد. و از خاتون که با نوشته های خوبش، شوق نوشتن رو در من برانگيخت. البته من اينا رو بی طمع اينجا تحويل نگرفتم. اميدوارم اونا هم من رو تحويل بگيرن.